جدول جو
جدول جو

معنی دلمه شدن - جستجوی لغت در جدول جو

دلمه شدن
(شُ دَ)
بسته شدن مایعات. بستن شیر یا خون چون پنیری یا جگری و امثال آن. بستن، چنانکه پنیرو نشاستۀ پخته و آب پختۀ کله پاچه چون سرد شود و پختۀ سریشم ماهی و امثال آن. بسته شدن چنانکه خون یاشیر. لخت شدن. لخته شدن. بستن. انبستن. کلچیدن: دلمه شدن خون، علقه گشتن آن. دلمه شدن شیر کودک، چون پنیری بازگشتن از گلوی او. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
دلمه شدن
بستن شیر یا خون مانند پنیر و نشاسته پخته و آب پخته کله و پاچه چون سرد شود
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پلمب شدن
تصویر پلمب شدن
کنایه از بسته شدن، تعطیل شدن جایی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قلمه زدن
تصویر قلمه زدن
در کشاورزی بریدن قلمه، کاشتن قلمه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درهم شدن
تصویر درهم شدن
مخلوط شدن، آمیخته شدن، آشفته شدن
کنایه از افسرده شدن
فرهنگ فارسی عمید
(کَ دَ)
داده آمدن. از سوی کسی در اختیار دیگری قرار گرفتن، بخشیده شدن
لغت نامه دهخدا
تصویری از ملمع شدن
تصویر ملمع شدن
دوشن شدن درخشان گشتن روشن شدن درخشان شدن: (چو از عکس رخ آیینه حور ملمع شد فضای چرخ اخضر) (اختیار الدین روزبه شیبانی . لباب الالباب. نف. 60)، رنگارنگ شدن، پوشیده شدن روی فلز کم قیمت با فلز گرانبها تر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملکه شدن
تصویر ملکه شدن
راسخ شدن صفتی در نفس: (ملکه شدن آن حالت باطن را بر وجهی که زوال نپذیرد) (اوصاف الاشراف. 10)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلمه زدن
تصویر قلمه زدن
کاشتن قلمه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دشمن شدن
تصویر دشمن شدن
کینه و خصومت یافتن با کسی، عداوت پیدا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غلبه شدن
تصویر غلبه شدن
بسیار شدن فراوان بودن
فرهنگ لغت هوشیار
کلکی شدن نوشته شدن تحریر یافتن نوشته شدن: مکتوبی که به عرض سه گز و در طول هفتاد گز که باب زر قلمی شده بود... ارسال نمود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملکه شدن
تصویر ملکه شدن
((~. شُ دَ))
بسیار خوب و دقیق در یاد و حافظه ماندن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دکمه زدن
تصویر دکمه زدن
زرٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از دکمه زدن
تصویر دکمه زدن
Button, Unbutton
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دکمه زدن
تصویر دکمه زدن
appuyer, déboutonner
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از دکمه زدن
تصویر دکمه زدن
naciskać, rozpiąć
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از دکمه زدن
تصویر دکمه زدن
ボタンを押す , ボタンを外す
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از دکمه زدن
تصویر دکمه زدن
нажимать , расстегивать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دکمه زدن
تصویر دکمه زدن
بٹن دبانا , بٹن کھولنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از دکمه زدن
تصویر دکمه زدن
বোতাম চাপা , বোতাম খুলা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از دکمه زدن
تصویر دکمه زدن
กด , เปิดกระดุม
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از دکمه زدن
تصویر دکمه زدن
bonyeza, kufungua kifungo
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از دکمه زدن
تصویر دکمه زدن
düğmeye basmak, düğme açmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از دکمه زدن
تصویر دکمه زدن
버튼을 누르다 , 단추를 풀다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از دکمه زدن
تصویر دکمه زدن
ללחוץ על כפתור , לשחרר כפתור
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از دکمه زدن
تصویر دکمه زدن
натискати кнопку , розстібати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از دکمه زدن
تصویر دکمه زدن
बटन दबाना , बटन खोलना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از دکمه زدن
تصویر دکمه زدن
menekan tombol, membuka kancing
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از دکمه زدن
تصویر دکمه زدن
drukken, losmaken
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از دکمه زدن
تصویر دکمه زدن
drücken, aufknöpfen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دکمه زدن
تصویر دکمه زدن
pulsar, desabrochar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از دکمه زدن
تصویر دکمه زدن
premere il bottone, sbottonare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از دکمه زدن
تصویر دکمه زدن
apertar o botão, desabotoar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دکمه زدن
تصویر دکمه زدن
按钮 , 解开扣子
دیکشنری فارسی به چینی